8- فراخوان
در این بخش از وبلاگ خبر برگزاری جشنوارهها، سوگوارهها، کنگرهها، شبشعرها و دیگر مراسم در زمینهی شعر و ادبیات را در سطوح مختلف شهرستان، استان، کشور یا بینالمللی به اطلاعتان میرسانیم. با توجه به اینکه این وبلاگ برای معرفی شعر و شاعران تربت حیدریه تاسیس شده است سعی میشود بیشتر به موارد شهرستان و استان اشاره شود. (البته شرکت در هیچکدام از این مراسم از طرف ما توصیه یا رد نمیشود و منظورمان فقط اطلاعرسانی است)
انجمن شنبهشبها
جلسات هفتگی انجمن شنبهشبها در اولین روز هفته راس ساعت 19:00 بعدازظهر در طبقهی پایین مسجد قائم واقع در خیابان قائم برگزار میشود. این جلسات به خواندن و بررسی آثار ادبیات کلاسیک، ارائه کنفرانسهایی در زمینهی ادبیات و شعرخوانی و نقد شعر اختصاص دارد. شرکت در این جلسه برای تمامی شاعران و علاقهمندان به شعر آزاد است.
جلسهی مثنوی خوانی
جلسات مثنویخوانی به همّت همشهری هنرمند و مهربان، احسان انوریان، و به روایت دکتر رضا نجاتیان هر شنبهشب در حسینیهی صفار شرق واقع در خیابان باغسلطانی، باغسلطانی 9 برگزار میگردد. در این جلسه که ساعت 21:00 شنبهشبها شروع میشود ابتدا حکایتی از مثنوی معنوی، اثر بیبدیل مولانا جلالالدین بلخی، خوانده میشود. پس از روایت داستان، حاضرین در جلسه، برداشتهای خود از داستان را بیان میکنند و پیرامون آن به بحث و تبادل نظر میپردازند.
جلسهی تفسیر قرآن
این جلسات به همت جمعی از اعضای انجمن مثنویخوانی از رمضان 1434 هجری قمری شروع شد و اولین جلسهی آن در شنبه چهارم تیرماه 1392 خورشیدی برگزار شد و دو شب در هفته ادامه یافت. بعد از ماه رمضان هم به رای اکثریت این جلسه ادامه یافت. در حال حاضر جلسهی تفسیر قرآن سهشنبهشبها ساعت 21:00 شب در محل باغسلطانی 9، حسینیهی صفار شرق برگزار میشود.
جلسهی شعر استاد رشید
این جلسه به سرپرستی استاد محمد رشید یکشنبهشبها در محل کانون بازنشستگان آموزش و پرورش شهرستان واقع در خیابان کاشانی برگزار میشود. حضور در این جلسه با دعوت قبلی امکانپذیر است.
انجمن شعر باران
انجمن باران سهشنبهها در مکان میدان شهدا، ساختمان انجمنهای ادارهی ارشاد اسلامی از ساعت ۱۷ به بعد برگزار میشود. این جلسه به همت آقای محسن اسلامی تاسیس شده است و هر سهشنبه پذیرای شاعران گرامی است. برای اطلاعات بیشتر میتوانید به وبلاگ انجمن شعر باران در بخش پیوندهای همین وبلاگ مراجعه کنید.
انجمن داستان نویسی
از تمامی علاقهمندان به نویسنگی دعوت میشود در جلسات انجمن داستان که به سرپرستی استاد موسوی هر هفته یکشنبهها از ساعت 16 الی 25 در محل کانون بسیج هنرمندان واقع در خیابان فردوسی شمالی، میدان بسیج، کانون فرهنگی ورزشی جوانان بسیج برگزار میشود، شرکت کنند. برای اطلاعات بیشتر میتوانید به وبلاگ انجمن داستان تربت حیدریه در بخش پیوندهای همین وبلاگ مراجعه کنید.
نافه (نشست انجمنهای فرهنگی هنری شهرستان تربت حیدریه)
این جلسات با همیاری انجمنهای مختلف شهرستان تربت حیدریه از جمله: انجمن موسیقی، انجمن شعر، انجمن خوشنویسی، انجمن داستان، انجمن فیلم و عکس، کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان و دیگر انجمنهای فرهنگی هنری برگزار میشود. محل برگزاری نشستهای نافه معمولا تالار اندیشهی ادارهی ارشاد اسلامی شهرستان است. هشتمین نشست از این سلسلهبرنامهها با عنوان نافهی 8 در تاریخ جمعه 3/11/93 برگزار شده و به امید خدا همچنان ادامه دارد. برای مطلع شدن از نافهی بعدی بخش فراخوان همین وبلاگ را پیگیری کنید.
کتابسرای بهارک
آقای امین دائیان صاحب این کتابفروشی خود یک کتابخوان حرفهای و بسیار علاقهمند است که عمرش را با کتاب صرف کرده و اطلاعات زیادی در این زمینه دارد. اهل کتاب میتوانند با مراجعه به این کتابفروشی کتاب مورد نظر خود را راحتتر پیدا کنند و یا سفارش دهند تا برایشان تهیه شود. البته با توجه به اینکه در تربت حیدریه بیشتر کتابفروشیها تبدیل به لوازمالتحریر شده است و یا کمکم در حال تبدیل است، حمایت از این کتابفروشِ کتابدوست را وظیفهی خود دانستم. آدرس: خیابان فردوسی جنوبی؛ بین فردوسی جنوبی 56 و 58؛ سرای امین؛ داخل سرا، سمت چپ؛ کتابسرای بهارک؛ آقای امین دائیان؛ 05312222977
کارگاه تخصصی شعر جوان بیرجند
دوست خوب و شاعر همشهری جناب آقای ایمان ذبیحی که از اعضای باسابقهی انجمن شعر تربت حیدریه هستند مدتی است ساکن بیرجند شدهاند. ایشان در مرکز استان خراسان جنوبی کارگاه تخصصی نقد شعر جوان را اداره میکنند. آقای ذبیحی از دوستان دعوت کردهاند که با این جلسه در ارتباط باشند. این جلسات به طور هفتگی هر پنجشنبه ساعت 18 الی 20 در شهرستان بیرجند، خیابان مدرس، مدرس 15، پلاک 44، کانون هنرمندان استان خراسان جنوبی برگزار میشود.
اوسنههای محلی ولایت زاوه
بهتر است بدون هیچ تعارفی بگویم ما در زمینهی افسانههای محلیمان تقریبا هیچکار نکردهایم، یکی دو کار پراکنده هم که توسط چند تن علاقهمند مانند استاد محمد قهرمان، استاد محمد رشید و آقای محمدرضا خوشدل گردآوری شده است آنقدر نیست که بتوان فرض کرد افسانههایمان را از خطر نابودی نجات دادهایم. البته لازم به ذکر است مجموعه کتابهای افسانههای خراسان تالیف آقای خزائی در این زمینه کاری است بسیار ارزشمند اما در مقابل افسانههایی که سینه به سینه به ما رسیده است خیلی کم است. اصولا این کارها کار یکی دو نفر نیست حتی اگر همهی عمر را به آن بگذرانند. از همهی شما خوانندگان عزیز هم خواهش میکنم اگر کسی را میشناسید که افسانههای قدیمی این منطقه را در سینه دارد، دست به کار شوید و آن افسانهها را منتشر سازید. اطلاعاتی که لازم است در مقدمهی افسانه بیاورید شامل تاریخ مکان و زمان ضبط افسانه، نام و نام خانوادگی، زادگاه، سن و شغل راوی است. توصیه میکنم این افسانهها را به همان گویش محلی منتشر سازید و ترجمه به زبان معیار را در قسمتی جداگانه بیاورید که اصالت افسانهها حفظ شود. هر یک از دوستان هم که به راویان افسانهها دسترسی دارد اما وقت کافی برای نوشتن این مطالب را ندارد میتواند افسانه را به صورت یک فایل صوتی ضبط کرده و برای من ایمیل کند؛ قول میدهم که در همین وبلاگ با نام خود مصاحبهکننده منتشرش کنم. بیایید دست به دست هم بدهیم و فرهنگ گویشی زادگاهمان را حفظ کنیم.
وبلاگ سیاه مشق
دوستان عزیز و مخاطبان ارجمند میتوانند در تهیهی مطلب برای بخشهای مختلف این وبلاگ به نویسنده کمک کنند. فرستادن مقاله، کنفرانس، سخنرانی، مصاحبه در زمینهی ادبیات برای بخش کنفرانس ادبی؛ فرستادن شعر برای بخش شعرخوانی؛ ارسال شعرهای محلی خود و یا دیگران؛ قصههای گویشی یا اوسنههای تربتی، ضربالمثلها، فریادها و به طور کلی ادبیات گویشی برای بخش شعر تربتی؛ تهیهی زندگینامهی خود و دیگر شاعران این خطه برای بخش شاعر همشهری؛ ارسال شعر طنز علیالخصوص اشعار شاعران تربتی از جمله فعالیتهایی است که میتوانید انجام دهید. مطالب خود را میتوانید به ایمیل نویسندهی وبلاگ بفرستید و فراموش نکنید با کمک و همفکری یکدیگر خواهیم توانست شعر تربت را بهتر معرفی کنیم.
آقایان و خانمها احمد نجف زاده، سید علی موسوی، محمد جهانشیری، علی محمودی، بهمن صباغ زاده، خانم صالحی، جمشید اقبالی، غلامرضا اعتقادی، محمود خرقانی، اسدالله اسحاقی و اکبر میرزابیگی حاضرین جلسه را تشکیل میدادند. جلسه ساعت 21:00 به پایان رسید.
دانلود گزارش مثنویخوانی به تاریخ 1313940309 فایل PDF / لینک مطلب / فایل صوتی
به نام آفرینندهی زیبایی
درود دوستان عزیز. داستان این هفته داستانی بود از دفتر اول مثنوی که راوی جلسه جناب دکتر نجاتیان برای این هفته در نظر گرفته بود. داستان پیر چنگی یکی از داستانهای زیبای مثنوی است که شارحان شرحهای بسیاری بر آن نوشتهاند و موضوع سخن این هفتهی جلسهی مثنویخوانی ما بود. مانند همیشه ابتدای جلسه اختصاص داشت به قرائت و شرح ابیات مثنوی که دکتر نجاتیان طبق روال همیشه این مهم را بر عهده داشتند. بعد از خوانده شدن داستان این هفته از دوستان حاضر در جلسه خواسته شد تا نظر خود را در خصوص داستان این جلسه و نگاههای مختلفی که به این داستان میشود داشت بیان کنند. پس از شنیدن نظرات دوستان دکتر نجاتیان کتاب «با پیر بلخ» را به دوستان معرفی کرد و با توجه به زاویهای که در این کتاب از نگاه دکتر مظاهر مصفا مطرح میشود شرحی بر داستان پیر چنگی داشت. این کتاب یک بار دیگر هم در جلسه معرفی شده بود که تکرار آن خالی از لطف نیست و این قسمت را در ادامهی گزارش تحت عنوان «معرفی کتاب» به طور جداگانه خواهید خواند. در جلسهی امشب شعرخوانی هم داشتیم. سرکار خانم نقیبیان عضو جدیدی هستند که از این هفته به جلسهی مثنوی خوانی پیوستهاند، ایشان حافظ قرآن و شاعر هستند و ابیاتی به بداهه در خصوص این داستان سروده بودند که برای دوستان قرائت کردند. این قسمت هم تحت عنوان شعرخوانی در ادامهی همین گزارش خواهد آمد. انتهای جلسه هم سخنرانی جناب آقای بهشتی بود که شامل مطالب مختلفی از جمله تناقضهای ظاهری در مثنوی، جایگاه موسیقی نزد مولانا، نفس ناطقه و ... بود.
خلاصهی داستان (پیر چنگی):
در زمان خلیفهی دوم در شهر مدینه شخصی زندگی میکرد که تمام عمر را به چنگ نواختن گذرانده بود. وی که در روزگار جوانی بسیار خواهان داشت و بازار سازش رونق داشت در روزگار پیری به جایی رسیده بود که لقمهای نان در دست نداشت. روزی چنگ به دست به قبرستان مدینه رفت و خطاب به خداوند گفت که تا امروز برای مردم ساز زدهام امروز میخواهم برای تو ساز بزنم و مزد سازم را هم از تو میخواهم. بسیار چنگ زد و گریست تا خوابش برد. از طرف دیگر در همان ساعت عمر نیز به خواب رفت و در خواب دید که به گفتند که هفتصد دینار از بیتالمال بردار و به فلان محل برو و به یکی از بندگان خاص خداوند بده. عمر رفت جز همان پیر چنگی کسی دیگر نیافت با خود گفت این نباید باشد باز هم گشت اما چون دیگری نیافت با خود گفت شاید مراد همین پیر است. پیش رفت و به ادب ایستاد اما عطسهای بر او افتاد که پیر از جا جست. بیمناک شد زیرا گمان کرد که عمر برای تنبیه وی آمده است. اما عمر او را آرام کرد و گفت من از جانب غیب برای تو حامل خبری هستم و این زرها مزد نواختن تو است که برایت آوردهام.
جلسه در ساعت 21:12 شب آغاز شد.
مثنوی معنوی مولوی
نسخهی نیکلسون؛ با توجه به شرح کریم زمانی
دفتر اول؛ بیت 1913
حکایت پیر چنگی
مولوی » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۷ - داستان پیر چنگی که در عهد عمر رضی الله عنه از بهر خدا روزِ بینوایی چنگ زد میان گورستان
آن شنیدستی که در عهد عُمَر
بود چنگیمطربی با کرّ و فر؟
...
ادامه مطلب ...
درود دوستان. همانطور که در مقدمه گفتم کتاب این هفته ضمن شرح داستان پیر چنگی یکی از تالیفات آقای دکتر محمد جعفر مصفا به نام «با پیر بلخ» توسط دوست عزیزم دکتر رضا نجاتیان معرفی شد. این کتاب به لحاظ مضمون و نوع نگاه به دیگر کتابهای آقای مصفا شبیه است و در حقیقت نگاهی است به مثنوی معنوی از دیدگاه تفکر زائد و خودِ بیگانهی انسان. در ادامه چند لینک قرار دادهام که امیدوارم مورد استفادهی علاقهمندان قرار بگیرد.
کتاب این هفته: با پیر بلخ
نویسنده: محمد جعفر مصفا
معرفی کننده: دکتر رضا نجاتیان
لینکهای مفید:
دانلود نسخهی PDF کتاب با پیر بلخ
سایت رسمی ٱقای دکتر محمد جعفر مصفا
معرفی کتاب با «پیر بلخ» از سایت نویسنده
فصل اول کتاب با «پیر بلخ» از سایت نویسنده
ده کلید رهایی برگرفته از کتاب «با پیر بلخ
دانلود نسخههای صوتی کتابهای آقای محمد جعفر مصفا
قبل از اینکه بخواهید کتاب فوقالذکر را برای خواندن انتخاب کنید شاید بخواهید قدری با کتاب آشنا شوید. آنچه در ادامه میخوانید بخش آغازین کتاب «با پیر بلخ» برگرفته از سایت رسمی نویسندهی کتاب میباشد.هر فصل از کتاب پیر بلخ در یک جلسه ارائه شده است. در ادامه بیست و چهار صفحهی اول این کتاب که فصل اول آن را تشکیل میدهد و در اولین جلسه ارائه شده است را میتوانید بخوانید.
ادامه مطلب ...در مقدمه گفتم که این هفته سرکار خانم نقیبیان که حافظ قرآن و شاعر هستند به گروه مثنوی خوانی پیوستند. ضمن خوشآمدگویی از ایشان خواسته شد که شعری برای جمع قرائت کنند. ایشان هم لطف کرده و شعری که برای داستان این هفتهی جلسهی مثنویخوانی سروده بودند را قرائت کردند که در ادامه با هم میخوانیم. شعر ایشان در قالب مثنوی سروده شده است و بسیار روان و خوشآهنگ است. اشارات متعدد به آیات قرآن و استفاده بجا و شایسته از مفاهیم قرآنی خبر از تسلط ایشان در این حوزه دارد. برای این شاعر خوب همشهری آرزوی توفیق بیشتر دارم.
گشودم مثنوی تا درسی آموزم ز اسرارش
حدیث پیر چنگی بود، خوش نقلیست گفتارش
سخن از مطربی خوشخوان که بلبل در ثنای او
به هر جمعی هواداران اسیر و مبتلای او
ورق برگشت و بینا شد به اسرار جهان خود
به وقت بینوایی از خدا پرسد نشان خود
«نفخت فیه من روحی» بود یادت بنی آدم؟
خلیفه در زمین گشتی؟ سفیر خالق عالَم
و یا فکر خوراک و خواب بیخود کرده از هستت
شدی بازیچه، یا دنیاست چون بازیچه در دستت؟
«الست ربکم، قالوا بلی» یادت بود آیا؟
تو عبدالله باش و خرقهی پیغمبری با ما
کنون برخیز و «واقف شو به اسرار خداوندی»
ملائک برترت کردم، در این ادنیٰ چه بربندی؟
چو اسرافیل برپا کن قیامت با کلام خود
تو روح مرده احیا کن به آهنگ امام خود
و «یهدی من یشاء» گفتم، تو «ادعونی» بخوان امشب
به نفس مطمئن شیطان ز روح خود بران امشب
ملیحه نقیبی
***