سیاه‌قلــــــــــــــــــــــــــــــم

دانلود گزارش‌های بهمن صباغ زاده

سیاه‌قلــــــــــــــــــــــــــــــم

دانلود گزارش‌های بهمن صباغ زاده

گزارش جلسه مثنوی خوانی به تاریخ 21/6/94 (معرفی کتاب)

توضیح بیتی از مثنوی از بیان دکتر رضا نجاتیان؛ بهمن صباغ زاده

 

توضیح بیتی از مثنوی از بیان دکتر رضا نجاتیان

ابیاتی که در این جلسه‌ی مثنوی‌خوانی (جلسه‌ی 21/6/1394) توسط دکتر نجاتیان قرائت شد مربوط دفتر اول مثنوی است. مولانا پس از روایت داستان مُرتد شدن کاتب وحی ابیاتی را در موضوعات مختلف می‌آورد و بعد از آن به سراغ داستان بلعم باعور می‌رود. بعد می‌گوید درست است بلعم باعور نزد خدا احترامی داشت اما چنان نبود که موسی پیامبر خدا را نفرین کند و دعایش مقبول شود. پس خطاب به خوانندگان می‌گوید:

نازنینی تو، ولی در حدِّ خویش

الله الله، پا منه از حدّ بیش

گر زنی بر نازنین‌تر از خودت

در تگِ هفتم زمین زیر آردت

قصه‌ی عاد و ثمود از بهر چیست؟

تا بدانی کانبیا را نازُکی‌ست

این نشان خَسف و قَذف و صاعقه

شد بیانِ عزّ ِ نفسِ ناطقه

بعد در مقام بیان جایگاه انسان برمی‌آید و می‌گوید انسان جایگاهی دارد که از حیوانات برتر است اما همین انسان پیش عقل کُل هیچ نیست. عقل کُل در مثنوی یعنی ذات باری و مُراد از عقل کُل کسی است که عقل را آفرید یعنی خداوند. بعد خود این نکته را این‌گونه توضیح می‌دهد:

جمله حیوان را پیِ انسان بکُش

جمله انسان را بکُش از بهرِ هُش

هُش چه باشد؟ - عقلِ کُلِّ هوشمند

هوشِ جزوی هُش بود، اما نژند

در نهایت به بیت 3311 می‌رسیم که بیت مورد نظر ماست. بیت‌های قبل از این جهت نقل شد که این بیت راحت‌تر درک شود. از این بیت به بعد مولانا می‌خواهد به دلیل حرف‌هایش اشاره کند و بگوید به چه دلیل گفته است که انسان از حیوان برتر است. پس می‌گوید:

جمله حیوانات وحشی ز آدمی

باشد از حیوانِ اِنسی در کمی

این بیت را شارحین به چند طریق معنی کرده‌اند: یکی این‌که «حیوان اِنسی» را به معنی حیوان اهلی گرفته‌اند که این اعتبار که حیوان اهلی همنشین انسان است و با انسان خو دارد. دیگر این که حیوان اُنسی گرفته‌اند باز هم به معنی حیوان اهلی از این جهت که با انسان الفت دارد و پیش انسان‌ها زندگی می‌کند. در این حالت «حیوانات وحشی ز آدمی» را باید معنی کرد حیواناتی که از انسان وحشت دارند و به همین دلیل حیوانات وحشی نام دارند. دکتر نجاتیان معتقد بود «حیوانِ اِنسی» یعنی انسان و نه حیوان اهلی. وی در توضیح نظرش گفت. حیوانِ اِنسی یعنی حیوانی که انسان نام دارد و به نظر من با این توضیح معنی بیت واضح‌تر می‌شود یا تعبیر دیگر معنی راست می‌آید. اما در مورد مصرع دوم «در کمی» را در برخی شروح به معنی پست و دون گرفته‌اند یعنی حیوان وحشی نسبت به حیوان اهلی پست است. در این قسمت هم دکتر نجاتیان اعتقاد داشد «در کمی» به معنی در نقصان و در کاهش است از این‌رو که انسان حیوانات وحشی را شکار می‌کند. مجموعا بیت این معنی را می‌دهد که: تمام حیواناتی که انسان وحشت دارند یعنی حیوانات وحشی از دست انسان در نقصان و کاهش‌اند یعنی روز به روز از تعدادشان کاسته می‌شود. این مضمون را مولانا در جای دیگر مثنوی (دفتر دوم؛ طعن زدن بیگانه شیخ را و...) چنین آورده است:

زین سبب آدم بُوَد مسجودشان

جان او افزون‌تر است از بودشان

ورنه بهتر را سجود دون‌تری

امر کردن هیچ نبْوَد در خوری

کی پسندد عدل و لطف کردگار

که گُلی سجده کند در پیشِ خار

جان چو افزون شد گذشت از انتها

شد مطیعش جانِ جمله چیزها

مرغ و ماهی و پری و آدمی

زانکه او بیش است و ایشان در کمی

برگردیم به ابیات مورد بحث‌مان در دفتر اول مولانا بعد بحث را ادامه می‌دهد و در توضیح دلیل برتری انسان بر حیوان می‌گوید. دلیل برتری انسان بر حیوانات وحشی این است که حیوانات وحشی کارهایی مانند انسان نمی‌توانند بکنند. و غالبا با انسان از در دشمنی و خصومت درمی‌آیند و به انسان آسیب می‌رسانند. که اگر غیر از این بود انسان کاری به کار حیوانات وحشی نداشت. همان‌طور که گوشت الاغ مکروه است و کسی الاغ را نمی‌کُشد اما همین الاغ اگر وحشی شود و برای انسان‌ها خطر ایجاد کند خونَش مباح می‌شود. هرچند الاغ در این وحشی شدن معذور است و از خود اختیاری ندارد اما با این حال خداوند این وحشی شدن را بر وی نمی‌بخشاید و خونش را بر انسان حلال می‌کند.

خون آنها خلق را باشد سبیل

چون نشد اعمال انسان را قبیل

عزت وحشی بدین افتاد پست

که مر انسان را مخالف آمده‌ست

پس چه عزّت باشدت ای نادره

چون شدی تو حُمُرٌ مُستَنفِرَه؟

خر نشاید کُشت از بهر صَلاح

چون شود وحشی، شود خونش مُباح

گرچه خر را دانشِ زاجر نبود

هیچ معذورش نمی‌دارد وَدود

پس چو وحشی شد از آن دَم آدمی

کی بُوَد معذور ای یار سَمی؟

22 شهریور 1394

بهمن صباغ زاده

تربت حیدریه

***

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.